«مصرف» که در یک جامعه نقش مهمی در تعیین نوع، میزان و شکل تولید و توزیع دارد، خود تحت تأثیر شرایط فرهنگی و اجتماعی جامعه است. در این میان مصرف انرژی نیز در اقتصاد و جامعه ما اهمیت خاصی دارد. وضعیت کنونی مصرف نامناسب انرژی در کشور ناشی از دلایل گوناگونی است و کارشناسان امور انرژی معتقدند که خانوارها نقش مهمی در هدر رفت انرژی دارند؛ بهخصوص اینکه بر اساس بررسیها، این بخش بیشترین سهم را در مصرف انرژی کشور نسبت به سایر بخشها دارد؛ بنابراین فرهنگسازی و آگاهسازی عمومی در این بخش از ضرورت و اهمیت خاصی برخوردار است. اهمیت آگاهیبخشی عمومی زمانی مضاعف میشود که پی میبریم بر اساس نتایج بسیاری از مطالعات داخلی، کشش قیمتی تقاضای مصرف انرژی در جامعه ما پایین است و سیاستهای قیمتی، کارایی زیادی در مدیریت مصرف انرژی و بهبود کارایی آن ندارند.; بر این اساس در تحقیق حاضر بر آن بودهایم تا آگاهیهای مؤثر بر رفتار مصرفی و بهتبع آن، کارایی مصرف انرژی در بخش خانگی را استخراج و میزان تأثیرگذاری و اهمیت هرکدام از آنها را ارزیابی کنیم. بدین منظور با بهرهگیری از روشهای اسنادی، پیمایشی و تحلیلهای کیفی و پس از جمعآوری دادههای مبتنی بر نظر خبرگانِ این حوزه و تحلیل آنها توسط «آزمون فریدمن» و با بهرهگیری از نرمافزار SPSS این نتایج به دست آمده است که «افزایش آگاهی در زمینه منافع ملی و تقویت حس میهندوستی و عرق ملی» و «آگاهیرسانی در زمینه تأثیرات مخرب بر محیطزیست و سلامت انسانها» تأثیر بسیار زیاد، «طراحی دروس و رشتههای خاص مرتبط با کارایی انرژی» و «توزیع کتب، ویژهنامهها و سایر اقلام رسانهای برای تبیین روشهای بهینهسازی» تأثیر زیاد، «آموزش و فرهنگسازی در مدارس و تبدیل کودکان به ناظرین مصرف در خانواده» و «آگاهی از میزان پتانسیل صرفه اقتصادی ناشی از مصرف بهینه انرژی» تأثیر متوسط، «آموزشهای عمومی به زنان خانهدار در زمینه بهینهسازی مصرف انرژی در خانه» تأثیر نسبتاً پایین و «افزایش سطح تحصیلات زنان خانهدار» تأثیری اندک بر رفتار مصرفی و بهتبع آن بهینهسازی مصرف انرژی در بخش خانگی دارد.