هدف این مقاله، شناسایی چارچوب سیاستگذاری مناسب جهت تحقق اهداف سیاستهای پولی و مالی برای ایجاد ثبات در اقتصاد ایران است. رفتار سیاستگذاران پولی و مالی با استفاده از روش بهینهسازی پویا و الگوی رهبر- پیرو نظریه بازیها و تعریف توابع هدف و قیود پیش روی سیاستگذاران با دو رویکرد اساسی سیاستگذاری مصلحتی و تعهد دو سیاستگذار، استخراج شد.; بر مبنای یافتههای تحقیق، سیاستگذاری مبتنی بر قاعده و رهبری سیاستگذار پولی منجر به افزایش ثبات اقتصادی میشود. اهمیت تثبیت تولید و تورم برای سیاستگذاران متعهد در مقایسه با سیاستگذاران مصلحتاندیش بیشتر است. درحالیکه برای یک سیاستگذار متعهد تثبیت تورم از تثبیت تولید مهمتر است، برای یک سیاستگذار مصلحتاندیش، تثبیت تولید بر تبیت تورم مقدم است. یافتههای تحقیق نشان میدهد تثبیت بدهی عمومی برای بانک مرکزی متعهد نسبت به بانک مرکزی مصلحتاندیش اهمیت بیشتری دارد. سیاست مالی در رویکرد سیاستگذاری صلاحدیدی، رفتار موافق ادوار تجاری دارد;