ایران در شمار کشورهایی است که در طول دهههای اخیر، نرخ بالا و ماندگار بیکاری را تجربه کردهاند. بررسی روند بیکاری در ایران نشان میدهد که در طول سالهای اخیر، این متغیر بدون تمایل به همگرا شدن به مقداری منحصربهفرد، بهطور دائمی در سطح بالایی قرار گرفته است. این موضوع ما را بر آن داشت که به بررسی فرضیه وجود اثر تأخیری در نرخ بیکاری اقتصاد ایران بپردازیم. عبارت اثر تأخیری، بهمعنای وابستگی به تاریخ گذشته است؛ بنابراین، اثر تأخیری در بیکاری دلالت بر وابستگی نرخ بیکاری به تاریخ گذشتهاش دارد. با وقوع این اثر، تمام شوکها اثر دائمی بر مسیر بیکاری خواهند داشت و اقتصاد هیچگاه به تعادل بلندمدت نمیرسد؛ زیرا تعادل بلندمدت مدام درحال تغییر است. این مقاله با استفاده از دادههای سری زمانی و روشهای سنتی و نوین آزمون ریشه واحد در اقتصادسنجی که شکستهای ساختاری را بهطور برونزا و درونزا درنظر میگیرند، به بررسی وجود اثر تأخیری در نرخ بیکاری اقتصاد ایران طی دوره زمانی 1390-1338 میپردازد. نتایج، وجود این اثر در نرخ بیکاری را مورد تأیید قرار میدهند. این نتیجه بیانگر آن است که در ایران، طی دوره مورد مطالعه، نرخ طبیعی بیکاری مسیر نرخ بیکاری جاری را دنبال کرده است؛ بنابراین، سیاستگذاران باید در اعمال سیاستهای طرف تقاضا بسیار محتاطانه عمل کنند و این موضوع را درنظر بگیرند که نرخ بیکاری بالا، اگر به حال خود رها شود، ممکن است ماندگار و دائمی شده و مشکلاتی جدی در اقتصاد ایجاد کند.