با محدود شدن منابع آبی و اثرات تغییرات اقلیمی در چند دهه اخیر و همچنین افزایش نیاز بخشهای صنعت، شرب و محیط زیست، مصرف آب در بخش کشاورزی به عنوان مصرفکننده اصلی منابع آب، باید به نفع سایر بخشها کنترل شود. بدیهی است پایش این فرایند نیازمند مؤلفههای خاص خود است. در این راستا، شاخص بهرهوری آب به عنوان یکی از این مؤلفهها در چند سال اخیر در برنامهریزیهای ملی مورد توجه قرار گرفته است. بهرهوری آب در کشاورزی، عملکرد درآمد اقتصادی، شرایط اجتماعی، تولید کالری، پروتئین و... را به ازای واحد آب بهکاررفته بیان میکند و در جایی که تنها شاخص عملکرد به ازای تبخیر و تعرق گیاه مد نظر است، کارایی مصرف آب مطرح میشود. بهرهوری را در سطوح مختلف گیاه، دام، جنگل، آبزیپروری و واحدهای تولیدی، مزرعه، سیستم آبیاری، شبکه آبیاری و حوضه آبریز یا عرضههای طبیعی (مرتع و فضای سبز) میتوان محاسبه کرد. افزایش بهرهوری، بهویژه از دیدگاه ارزش تولید به ازای واحد مصرف آب به طور مستقیم یا غیرمستقیم میتواند راهکار مهمی برای بهبود معیشت جوامع محلی باشد. در حال حاضر بهرهوری آب کشاورزی در کشور در حدود 88/0 کیلوگرم به ازای یک مترمکعب مصرف آب است که بر اساس برنامهریزیهای بلندمدت تا سال 1404 باید به حداقل 2/0 کیلوگرم به ازای یک مترمکعب افزایش یابد. اختلاف در بهرهوری آب محصولات مختلف در استانهای مختلف کشور و همچنین در مقایسه با کشورهای مختلف ولی با شرایط اقلیمی مشابه نشاندهنده وجود پتاسیل برای افزایش بهرهوری آب کشاورزی است.