امروزه نظریه و تجربۀ سیاستگذاری پولی به سمت الگوی هدفگذاری تورمی حرکت کرده است و اکثر بانکهای مرکزی جهان از این الگو برای سیاستگذاری پولی استفاده میکنند. با توجه به اهمیت استفاده از الگوی مذکور از سوی بانک مرکزی کشور در آینده، در این تحقیق تلاش میشود تا چارچوب مذکور از حیث موضوعشناسی به شکلی دقیق تبیین و سپس از منظر اسلامی بررسی و تحلیل شود. در واقع سوال اصلی تحقیق آن است که: «آیا امکان استفاده از الگوی نوین هدفگذاری تورمی در چارچوب فقه اسلامی و قانون عملیات بانکی بدون ربا وجود دارد؟». یافتههای تحقیق که بر اساس روش تحلیلی- توصیفی و تحلیل فقهی بهدست آمده است نشان میدهد که هدف اصلی الگوی سیاستی هدفگذاری تورمی، کنترل تورم است که نه تنها مورد نهی اسلام نیست، بلکه میتوان از منابع اسلامی دلایلی در تائید آن نیز ارائه کرد. بنابراین، اصل استفاده از رژیم مذکور در چارچوب فقه اسلامی و عملیات بانکی بدون ربا اشکالی ندارد و تایید میشود. علیرغم این مسئله، بهکارگیری چنین الگویی مبتنی بر پذیرش پیش شرطهایی چون مشروعیت بازار پول و حاکمیت نرخ های بازار در چارچوب اسلامی است که در این مقاله بررسی و تایید میشوند؛ کما اینکه عمده ابزارها و شیوههای اجرائی استفادهشده در بانکداری مرکزی متعارف به منظور اجرای هدفگذاری تورمی، بر اساس عقد قرض همراه با بهره سامان یافتهاند که در چارچوب اسلامی تائید نمیشوند و لازم است از شیوههای جایگزین استفاده شود