اين پژوهش با استفاده از يک مدل تغيير رژيمي تحت عنوان «مدل رگرسيوني انتقال ملايم تابلويي (PSTR)»، به بررسي تأثير ثبات سياسي بر رشد اقتصادي در کشورهاي عضو گروه ديهشت (D-8) طي دوره زماني 2011-1996 ميپردازد. براي اين منظور از شاخص ثبات سياسي، متغير رشد توليد ناخالص داخلي و نيز متغيرهاي مخارج آموزش، مخارج مصرفي دولت، صادرات مواد خام کشاورزي، نرخ تورم و شاخص باز بودن اقتصاد استفاده شده است. نتايج حاصل از آزمون خطيبودن، بر وجود رابطه غيرخطي بين متغيرهاي موردمطالعه دلالت ميکنند. همچنين نتايج تخميني وجود يک تابع انتقال پيوسته با دو ژيم متفاوت و حد آستانهاي 592/1- را نشان ميدهند. در رژيم نخست و در سطوح پايين ثبات سياسي، متغيرهاي مخارج آموزش، مخارج مصرفي دولت و شاخص باز بودن اقتصاد، تأثير مثبت و معنادار و متغيرهاي ثبات سياسي، صادرات مواد خام کشاورزي و نرخ تورم، تأثير منفي و معناداري بر رشد توليد ناخالص داخلي دارند. در رژيم دوم که بيانگر گذار از سطوح پايين ثبات سياسي به سطوح بالاتر آن است، متغيرهاي ثبات سياسي، مخارج آموزش، صادرات مواد خام کشاورزي و شاخص باز بودن اقتصاد، تأثير مثبت و معنادار و متغيرهاي مخارج مصرفي دولت و نرخ تورم، تأثير منفي و معناداري بر رشد توليد ناخالص داخلي دارند. البته با گذار به سطوح بالاتر ثبات سياسي، از شدت تأثير نرخ تورم کاسته شده، ميزان تأثيرگذاري متغيرهاي مخارج آموزش و شاخص باز بودن اقتصاد افزايش داشته و متغيرهاي ثبات سياسي، مخارج مصرفي دولت و صادرات مواد خام کشاورزي بين دو رژيم تغيير علامت دادهاند.
|