پژوهشکده تحقیقات راهبردی
مجمع تشخیص مصلحت نظام
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد اقتصادی
2252-0597
2588-6568
9
35
2020
12
21
ارزیابی تأثیرات کارآفرینی و فضای کسب و کار بر مولفههای بهرهوری: شواهدی از کشورهای منتخب درحال توسعه
199
236
FA
لاله
طبقچی اکبری
0000-0002-6521-7097
دانشجوی دکتری، گروه اقتصاد، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران
l.t.akbari@mail.iaurmia.ac.ir
محمود
بابازاده
0000-0002-9286-7730
استادیار، گروه اقتصاد، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران (نویسنده مسئول)
m.babazadeh@iaurmia.ac.ir
قاسم
سامعی
0000-0001-7448-9994
استادیار، گروه اقتصاد، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران
g.sameei@iaurmia.ac.ir
طاهره
آخوندزاده یوسفی
0000-0002-7957-3957
استادیار، گروه اقتصاد، واحد ارومیه، دانشگاه آزاد اسلامی، ارومیه، ایران
t.akhoondzadeh@iaurmia.ac.ir
در پژوهش حاضر، به ارزیابی تأثیرات کارآفرینی و فضای کسب و کار بر مؤلفههای بهرهوری (بهرهوری کل عوامل تولید، بهرهوری نیروی کار و بهرهوری سرمایه) در 15 کشور منتخب درحالتوسعه طی سالهای 2006 تا 2017 با استفاده از پانلپویا با رهیافت گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) پرداخته شده است. بر اساس نتایج برآوردها، کارآفرینی و فضای کسب و کار تأثیر مثبتی بر مؤلفههای بهرهوری داشتند و تأثیرپذیری بهرهوری کل عوامل تولید بیشتر از دو مؤلفه بهرهوری نیروی کار و بهرهوری سرمایه بود. با این وجود، به دلیل موانع کارآفرینی و محدود بودن فضای کسب و کار در جوامع درحالتوسعه، این دو شاخص در جوامع فوق هنوز به سطوح ایدهآل نرسیدهاند و همچنان شاهد نوسانات قابل توجهی در این زمینه میباشیم، بنابراین این اثرات مثبت میتوانند در این جوامع پایدار نباشند، لذا عدم بهبود و گسترش این شاخصها میتواند عواقب جبرانناپذیری را برای روند مؤلفههای بهرهوری در پی داشته باشد. از اینرو نیاز به اصلاحات مجدد در این دو حوزه، ضروری میباشد. بر این اساس، پیشنهاد میشود برنامهریزیهای پایدار و منسجمی جهت بهبود و گسترش هرچه بیشتر شاخصهای کارآفرینی و فضای کسب و کار انجام شود تا از این طریق بتوان زمینههای ارتقای هرچه بیشتر مؤلفههای بهرهوری را فراهم نمود.
کارآفرینی,فضای کسب و کار,بهرهوری,پانل پویا
https://econrahbord.csr.ir/article_128793.html
https://econrahbord.csr.ir/article_128793_03930f8d50b074520d8b617335cfe6a2.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی
مجمع تشخیص مصلحت نظام
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد اقتصادی
2252-0597
2588-6568
9
35
2020
12
21
عوامل موثر بر مشارکت عمومی_خصوصی در کشورهای منتخب ( با تاکید بر عوامل نهادی)
237
261
FA
سجاد
حیدرزاده
دانش آموخته کارشناسی ارشد، رشته علوم اقتصادی، دانشگاه تهران، تهران، ایران
s.heydarzadeh@ut.ac.ir
وحید
ماجد
عضو هیئت علمی، گروه اقتصاد کاربردی، دانشکده اقتصاد،دانشگاه تهران
majed@ut.ac.ir
علیرضا
قباشی
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه علامه طباطبایی
a_ghobashi@atu.ac.ir
نیازهای جدید شهری و توسعه شهرها، دولتها را با مشکل کمبود منابع مالی جهت تامین خدمات شهری مواجه کرده است که این مسئله موجب ایجاد شکاف میان عرضه و تقاضای زیرساخت ها شده است. این موضوع در زمینه تامین مالی پروژههای شهری از دید بخش عمومی و به طور خاص شهرداریها اهمیت یافته است. مشارکت عمومی خصوصی (PPP) یکی از مدل های تامین زیرساخت است که در چند دهه اخیر دولت ها بر روی آن متمرکز شده اند. باتوجه به اینکه این نوع از مدلها در مراحل مختلف انجام پروژه دارای پیچیدگی های قابل توجهی هستند و روابط حاکم بر آن بلندمدت است، شناخت عوامل موثر بر آن و نهادهای مرتبط با آن اهمیت می یابد. در این مطالعه با بررسی کانال های موثر بر PPP و نیز تحلیل اقتصادسنجی به روش تابلویی عوامل موثر بر مشارکت عمومی خصوصی در کشورهای منتخب مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج مدل اقتصادسنجی پژوهش نشان دهنده تاثیرگذاری مثبت بدهی دولت، بزرگی حجم بازار، ثبات اقتصادکلان، نظام حقوقی قوی بر میزان انجام پروژه های مشارکت عمومی خصوصی است.
مشارکت عمومی خصوصی,حاکمیت قانون,توسعه زیرساختها,مدل تابلویی(پانل)
https://econrahbord.csr.ir/article_128792.html
https://econrahbord.csr.ir/article_128792_98969949b98f71ef7061ee10f6bf9089.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی
مجمع تشخیص مصلحت نظام
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد اقتصادی
2252-0597
2588-6568
9
35
2020
12
21
برررسی تاثیر تکانه های ارزی بر شکاف تولید و تورم در اقتصاد ایران با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE )
263
292
FA
حسینعلی
رجایی
دانشجوی دکتری اقتصاد
h.raja.gor@gmail.com
سیدعبدالمجید
جلایی اسفندآبادی
عضو هیئت علمی دانشگاه باهنر
jalee@uk.ac.ir
محسن
زاینده رودی
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد
m-roody2000@gmail.com
همواره تکانه های ارزی از مهمترین منبع نوسانات در متغیرهای کلان اقتصاد ایران بوده است به خصوص تاثیر این تکانه ها بر متغیرهای مانند تولید و تورم شدت بیشتری داشته است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تکانه های ارزی بر شکاف تولید و تورم در اقتصاد ایران در چارچوب یک مدل تعادل عمومی پویایی تصادفی می باشد. از اینرو از یک مدل تعادل عمومی پویای تصادفی متناسب با ساختار اقتصاد ایران استفاده شده است. مدل تصریح شده یک مدل نیوکینزی ویزه اقتصاد های باز با کشور کوچک می باشد که در آن ویژگی های در نظر گرفته شده برای اقتصاد ایران عبارتند از: در نظر گرفتن چسپندگی قیمت ها از طریق فرایند تعدیل قیمت کالوو ، در نظر گرفتن شکاف دهنده قانون قیمت واحد و همچنین برون زا در نظر گرفتن نرخ بهره و استفاده از نرخ رشد پایه پولی به عنوان ابزار سیاست گذاری سیاست پولی. نتایج این مطالعه حاکی از این است که تولید کل ، شکاف تولید در ابتدا واکنش مثبتی به تکانه نرخ ارز دارند وسپس این اثر کاهشی شده و بعد از بیست دوره از بین می رود. همچنین نتایج نشان می دهد که در کوتاه مدت ، واکنش تورم و شکاف تورم نسبت به تکانه ارزی مثبت و شدید می باشد اما در بلند مدت شدت و اکنش مثبت تورم و شکاف تورم نسبت به نرخ ارز کاهش می یابد.
تکانه ارزی,شکاف تولید,شکاف تورم,مدل تعادل عمومی پویای تصادفی و اقتصاد ایران
https://econrahbord.csr.ir/article_129920.html
https://econrahbord.csr.ir/article_129920_2d844d2936133badee1166ad7003bc55.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی
مجمع تشخیص مصلحت نظام
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد اقتصادی
2252-0597
2588-6568
9
35
2020
12
21
شناسایی مهمترین متغیرهای موثر بر ساز و کار انتقال سیاست پولی در اقتصاد ایران با رویکرد الگوهای میانگین بیزین
293
323
FA
مجید
رحیمی
مجید رحیمی،دانشجوی دکتری تخصصی،دانشکده مدیریت و اقتصاد،دانشگاه آزاد اسلامی واحد الیگودرز،الیگودرز،ایران
rahimi.economy@yahoo.com
کامران
ندری
دکتری تخصصی،دانشیار دانشکده معارف اسلامی و اقتصاد،دانشگاه امام صادق(ع)،تهران،ایران
k.nadri@gmail.com
مهدی
یزدانی
دکتری تخصصی،استادیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی،دانشگاه شهیدبهشتی،تهران،ایران
mehdi_yazdani61@yahoo.com
بسیاری از اقتصاددانان بر این دیدگاه که سیاستهای پولی در کوتاه مدت بر بخش واقعی اقتصاد موثر است،اتفاق نظر دارند؛ ولی اختلاف نظر آنها بر سر کانالهای اثرگذاری و اهمیت نسبی آنها است. هدف اصلی این مقاله شناسایی مهمترین سازوکار انتقال سیاست پولی در اقتصاد ایران با رویکرد الگوهای میانگین بیزین است. <br />در این تحقیق 35 متغیر موثر بر انتقال سیاست پولی از کانال نئوکلاسیکی و 22 متغیر موثر بر سازوکار انتقال پولی در الگو غیرنئوکلاسیکی وارد الگو گردید و در نهایت با استفاده از رویکرد الگوی میانگینگیری بیزی مهمترین متغیرهای موثر بر سازوکار انتقال سیاست پولی تعیین شدند. <br />با توجه به نتایج میتوان بیان داشت سازوکار انتقال پولی در اقتصاد ایران هم از کانال نئوکلاسیکی و هم از کانال غیرنئوکلاسیکی منتقل میشود؛ بر اساس نتایج، کانال نئوکلاسیکی سهم بالاتری در سیستم انتقال سازوکار پولی نسبت به کانال غیرنئوکلاسیکی دارد. بر اساس نتایج مهمترین کانالهای انتقال سیاست پولی در اقتصاد ایران عبارت از متغیرهای نرخ ارز حقیقی مؤثر، نرخ بهره بازار آزاد، انحراف نرخ ارز غیر رسمی از رسمی، نرخ رشد شاخص کل سهام، شاخص قیمت زمین در تهران، حجم پول، کل بدهی به سیستم بانکی و نرخ رشد اعتبارات اعطایی به بخش خصوصی هستند.
سازوکار انتقال سیاست پولی,کانال نئوکلاسیک,کانال غیرنئوکلاسیک,میانگین بیزین
https://econrahbord.csr.ir/article_129919.html
https://econrahbord.csr.ir/article_129919_3a65ad59caff3f7d98df4496ff26e398.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی
مجمع تشخیص مصلحت نظام
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد اقتصادی
2252-0597
2588-6568
9
35
2020
12
21
واکاوی مالیات بر ارزش افزوده و اثرات آن بر رشد اقتصادی در ایران
325
358
FA
سید محمد هادی
سبحانیان
عضو هیئت علمی گروه بانک بیمه و گمرک، دانشکده مدیریت، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران
hadi.sobhanian@gmail.com
محمد حسین
معماریان
دانشجوی دکتری اقتصاد، دانشکده اقتصاد، دانشگاه تهران، تهران، ایران
memarian.00@gmail.com
پویا
بحری
کارشناسی ارشد اقتصاد، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
pouyabahri73@gmail.com
بررسی آثار سیاستهای مالیاتی بر متغیرهای کلان اقتصادی یکی از مولفههای اصلی در اتخاذ و یا اصلاح سیاستهای مالی در کشورها است. در ایران یکی از مهمترین سیاستهای مالیاتی که در دهه گذشته به اجرا درآمده است، وضع مالیات بر ارزش افزوده بوده است. اثرات اخذ این پایه مالیاتی بر رشد اقتصادی کشور یکی از مهمترین سوالات و مسائل چالش برانگیز در خصوص اجرای این پایه مالیاتی است. در اغلب مطالعات انجام شده برای بررسی این سوال اساسی، مساله شناسایی و برونزایی شوک سیاست مالیاتی مغفول واقع شده است. عدم توجه به این مهم امکان بروز خطای حذف متغیر مهم و مخدوش شدن نتایج تحلیل را بوجود خواهد آورد. به منظور غلبه بر این مشکل در این مقاله با استفاده از روش روایی که توسط رومر و رومر (2010) معرفی شده است، ضمن تبیین برونزایی سیاست مالیات بر ارزش افزوده در ایران تاثیر اخذ مالیات بر ارزش افزوده بر تولید ناخالص داخلی در بازه زمانی 1397-1387 با استفاده از داده های فصلی و روش خودرگرسیون برداری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حکایت از آن دارد که اخذ مالیات بر ارزش افزوده (شوک های مالیات بر ارزش افزوده) در دوره اول اثر منفی بر رشد اقتصادی داشته و در دوره های بعد این اثر از لحاظ آماری معنادار نیست. همچنین شوک های مالیات بر ارزش افزوده بر رشد مخارج دولت اثر معناداری ندارد.
مالیات بر ارزش افزوده,رشد تولیدناخالص داخلی,مساله شناسایی,برونزایی
https://econrahbord.csr.ir/article_130156.html
https://econrahbord.csr.ir/article_130156_2879b6660496d5bd02badfbb2666af47.pdf
پژوهشکده تحقیقات راهبردی
مجمع تشخیص مصلحت نظام
فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد اقتصادی
2252-0597
2588-6568
9
35
2020
12
21
مدلسازی عوامل کلیدی مؤثر بر اصلاح الگوی مقرراتگذاری و نظارت بر صندوقهای بازنشستگی در ایران
359
401
FA
سیدمحمد
عباس نیا
دکتری مدیریت مالی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
sm.abbasnia@gmail.com
محمدهاشم
بت شکن
دانشیار گروه مالی و بانکداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
mh.botshekan@gmail.com
محمدعلی
دهقان دهنوی
استادیار گروه مالی و بانکداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
dehghandehnavi@gmail.com
محمدجواد
محقق نیا
استادیار گروه مالی و بانکداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
mgmohagh@yahoo.com
حسین
اصلی پور
استادیار گروه مالی و بانکداری، دانشکده مدیریت و حسابداری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
aslipour@gmail.com
مطالعه صندوقهای بازنشستگی در اقتصاد ایران نشان میدهد که در حال حاضر این صندوقها بنا به دلایل مختلف با کسری و شکاف نقدینگی مواجه هستند. چالش عدم تعادل بین منابع و مصارف در صندوقهای بازنشستگی و پیامدهای منفی آن، به ویژه افزایش کسری صندوقها و به تبع آن افزایش تعهدات دولت در این حوزه، اجرای اصلاحات را در این صندوقها اجتناب ناپذیر نموده است. اما سؤال اساسی این است که با وجود درک بحران صندوقهای بازنشستگی برای کنشگران مختلف این حوزه، این اصلاحات عملیاتی نشده است. بر این اساس و با توجه به ماهیت پیچیده و چندبعدی بازنشستگی، جهت اصلاح ساختار تنظیم گری در این صندوقها، لازم است عوامل کلیدی مؤثر بر این اصلاح ساختار و نحوه اثرگذاری آنها شناسایی و تبیین گردد. در این مطالعه با استفاده از دو روش تحلیل مضمون (TA) و مدلسازی ساختاری-تفسیری (ISM) عوامل کلیدی اثرگذار بر اصلاح ساختار تنظیم-گری صندوقهای بازنشستگی شناسایی و با دستیابی به شبکه مضامین مدل ارتباطی بین عوامل مؤثر در شش سطح استخراج گردید و در نهایت جهت سنجش قدرت نفوذ و وابستگی عوامل از روش میک مک (MICMAC) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که لازم است مسئولیت تدبیر امور بین نسلی در حوزه بازنشستگی به یک ناظر مستقل و فراقوهای بازنشستگی تفویض گردد.
صندوقهای بازنشستگی,مقرراتگذاری و نظارت,تنظیم گری,تأمین اجتماعی
https://econrahbord.csr.ir/article_130188.html
https://econrahbord.csr.ir/article_130188_7b7de39b4807675cacd5012568abb08f.pdf